کیارشکیارش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

عشق مامان و بابا

5 ماهگی

شاهزاده من 5 ماهگیت مبارک . عزیزم زمان به سرعت سپری میشه و شما روز به روز بزرگتر میشی و مامان هم بیشتر از قبل عاشقت میشه.اونقدر به من وابسته شدی همش میخوای تو بغلم باشی انگار با چسب بهم چسبوندنت . گاهی وقتها مجبور باشم تو بغلمی به کارای خونه برسم.  خدا رو شکر یسری از عادتهای خوابیدنت عوض شده دیگه تو بغل تو هوا نمی خوابی. داری عادت میکنی روی پا بخوابی یا با شیر خوردن بخوابی. خیلی ناز و گوگولی شدی خیلی از شبها که خوابی نگات میکنم و می بوسمت از دیدنت سیر نمی شم. بعضی روزا واقعا از وجودت لذت میبرم و خدا رو شکر میکنم به خاطر وجودت. مدل خوابدینت خیلی بامزه شده مثل آدم بزرگها به پهلو میخوابی. قول میدم عکس بگیرم بذارم. دیروز بردمت پیش ی...
25 آذر 1392

مهمونی

روز دوشنبه مهمون خاله سمیه و یاسمین جون بودیم. 13 تا بچه دیگه که همشون مثل شما تیر ماه بدنیا اومدن هم بودن . اون شبش همش تو خواب میخندیدی عزیزم ، فکر کنم خیلی بهت خوش گذشت.  اینم عکس های یادگاری به ترتیب از سمت راست( یاسین - زهرا - کیارش قند و عسل مامان - النا -علی - رادین - آیسان - آراد - امیر پاشا - یاسمین )     ردیف بالا از سمت راست ( یاسمین - امیرپاشا - آراد - آیسان) ردیف پایین از سمت راست( زهرا - کیارش مامانی - رادین -علی) قربون پسر خوشگلم برم که خیلی آقا بودی و مامانو اذیت نکردی   ...
6 آذر 1392

پسر قهرمان من

امروز پسرم تونست تو سن ۴ ماه ۶ روزگی به طور کامل غلت بزنه و رو شکمش برگرده و من و بابا محمدشو خوشحال کنه... آفرین پسر قهرمان من . مامان بهت افتخار میکنه تو بهترین ، جذاب ترین ، باهوشترین پسر واسه مامانتی.
1 آذر 1392
1